.:: دست نوشته های یک دانشجو ::.

ماجرای نوار آیت چه بود؟

محمد قوچانی در آخرین شماره منتشر شده مهرنامه، مطلبی علیه سید حسن آیت نوشته که مصداق تحریف تاریخ است.

وی با استناد به ماجرای "نوار آیت" ادعاهای همیشگی جریان بنی صدر و ... علیه آیت را تکرار کرده است که البته اینجا پاسخ نسبتا کاملی به آن داده شده است. اما با توجه به اینکه در مطلب مورد اشاره نیز شرح کاملی از ماجرای نوار آیت به میان نیامده، بازخوانی مطلبی که مدتها قبل در این باره نوشته بودم خالی از لطف نیست:

«اطلاع یافتیم که دکتر حسن آیت در صحبت هایی که نوار آن به دست آمده است علیه بنی صدر به فعالیت های مخفیانه ای مشغول است و قصد آن را دارد که بنی صدر را به هر نحو که شده ناکام کند»

اینها عباراتی است که روزنامه انقلاب اسلامی، سخنگوی مکتوب ابوالحسن بنی صدر در 28 خرداد ماه 1359 در ابتدای گزارش ویژه خود نوشت و در ادامه نیز مدعی طراحی کودتا برای سقوط بنی صدر از سوی سید حسن آیت شد. بر پایه این گزارش فردی که تحت عنوان دانشجو نزد آیت می رود، در گفت‌وگویی محرمانه اوضاع کشور را با وی در میان می گذارد و در ادامه، مواضع آیت علیه بنی صدر در این جلسه خصوصی را ضبط نموده و با در اختیار قرار دادن صدای ضبط شده او به روزنامه انقلاب اسلامی، در صدد تخطئه شخصیت سید حسن آیت برمی آید.

 آیت که از مخالفین اصلی و نشانه دار بنی صدر در سالهای نخست انقلاب به شمار می رفت، در این گفت وگوی محرمانه، غافل از آنکه سخنان وی ضبط می شود و بعدها به طور گسترده پخش خواهد شد مواضع جالبی را علیه بنی صدر اتخاذ می کند. مواضعی که شاید در آن برهه کمی باور ناپذیر بود اما گذشت یک سال از زمان انتشار نوار ضبط شده سخنان آیت، از عمق بصیرت و دید عمیق او در مسائل آن دوره پرده برداشت. کما اینکه شاید در سال 58 که سید حسن آیت یکی از مدافعان سرسخت گنجاندن اصل «ولایت فقیه» در قانون اساسی بود، کمتر کسی در آن برهه از عمق این حرکت و تیزبینی خاص آیت آگاه بود تا اینکه سه دهه گذر زمان پس از آن مقطع به خوبی نشان داد، رمز عبور و ضامن اجرای حفظ انقلاب، جز حاکمیت ولی فقیه و استحکام پایه های آن در قانون اساسی بدیلی نداشته و ندارد.

سید حسن آیت

 اگرچه انتشار سخنان محرمانه آیت به صورت سانسور شده و گزینشی از سوی روزنامه انقلاب اسلامی منتشر شد اما آیت با قبول کلیت صحبت های خویش و البته اشاره به غیراخلاقی بودن حرکت مذکور از سوی حامیان بنی صدر و انتشار گزینش شده سخنان خود، عملاً پای حرفهای خود ایستاد و شاید هیچ چیز مانند گذشت زمان نمی توانست از اوج بصیرت نافذ سید حسن آیت و سخنان وی پرده بردارد.

در ابتدای این نوار، آیت از لزوم اسلامی کردن دانشگاه ها و تصفیه اساتید غیر اسلامی و نقش دانشجویان در پیشبرد این امر مهم سخن می گوید: «اینکه الان استادهای غیراسلامی باید تصفیه شوند این زمزمه ای است که باید از پایین سرو صدایش بلند شود. ما استاد غیراسلامی نمی خواهیم»

آیت در ادامه از قبل انقلاب و برهه ای سخن می گوید که عده ای تصور می کردند بنی صدر و دیگر همفکران ملی-مذهبی اش انقلابی هستند و می شود با آنها همکاری داشت اما بعد انقلاب مشخص شد چنین چیزی فقط یک توهم بوده است: «حتی موقعی که داشتیم حزب جمهوری را علناً پایه گذاری می کردیم، قبل از انقلاب خب اینها فکر می کردند پیمان، بازرگان، بنی صدر، سنجابی و مدنی همه قابل همکاری هستند حتی مطرح می کردند حاج سید جوادی ... من از همان اول گفتم اینها نمی توانند با شما همکاری کنند. اگر دعوتشان کنید به همکاری بیایند، کار را از دست شما می گیرند و خراب می کنند و نمی گذارند ولی اینها قابل فهم نبود اما به تدریج یک مقداری آمدیم پیش و برای اینها روشن شد ... به گوش بنی صدر و دوستانش هم رسید که من این حرفها را زده ام یعنی حریفشان را می شناسند لذا از همان اول هم سیاستش این بود که من را بکوبد»

 آیت در ادامه سخنانش از نقشه های بنی صدر و همراهان وی برای تلاش جهت قطب سازی در برابر امام خمینی (ره) سخن می گوید و به پیش نویس قانون اساسی که در آن سخنی از ولایت فقیه به میان نیامده بود اشاره می کند: «اگر آن پیش نویس را که آنها (سحابی) درست کرده بودند، اگر آن تصویب می شد اصلاً انقلاب از بین رفته بود. الان بنی صدر رئیس جمهور بود و رئیس جمهور هم همه کاره. هم می توانست مجلس را منحل کند هم دادگستری و قضاتش را منصوب می کرد هم ارتش را زیر فرماندهی داشت. همه چیز زیر نظرش بود (اما در تغییر پیش نویس قانون اساسی) ما آمدیم فرمانده کل قوا را داده ایم به رهبر ... بنی صدر تلاش می کند ولی چیزی (اختیاری) ندارد»

آیت در بخش دیگری از سخنانش از ریزش پایگاه اجتماعی بنی صدر در میان اقشار مختلف مردم سخن می گوید و اینکه نخبگان و توده های مردم به شدت از وی رویگردان شده اند. وی به حمایت های شدید مجاهدین خلق و گروهک های زاویه‌دار با امام (ره) از بنی صدر و حمایت متقابل رئیس جمهور از آنها نیز اشاره می کند و از اقلیت بودن آنها در میان توده های مردمی می گوید، ادعایی که همواره مورد تکذیب و عکس العمل شدید حامیان بنی صدر قرار می گرفت و حتی خود بنی صدر نیز بارها عکس این ادعا را مطرح می نمود اما با گذشت یک سال پس از صحبت های آیت در این زمینه و فرار بنی صدر از کشور، رسماً ادعاهای آیت رنگ واقعیت به خود گرفت. او در ادامه سخنانش از حماقت بنی صدر و حامیانش نیز اینطور می گوید: «آنها ضعفشان و حماقتشان اینجاست که جلوی امام ایستاده اند» و در ادامه از ضرورت میدان دادن به آنها برای نشان دادن خودشان سخن می گوید: «به اینها باید میدان داده شود ... حالا بگذارید ایشان (بنی صدر) هرچه بیشتر تاخت و تاز کند و این بهتر است اگر یکجا جلویش بایستی یکی از زرنگی هایش این است که خودش را زودتر هماهنگ می کند. فوری می پرد روی موج»

اما شاید یکی از جنجالی ترین سخنان سید حسن آیت در این نوار ضبط شده آنجایی است که وی از قریب الوقوع بودن انقلاب فرهنگی در دانشگاه های کشور سخن به میان می آورد و در ادامه مدعی می شود که «بابای بنی صدر» هم نمی تواند در این زمینه مقابله کند.

آیت می گوید: «بزودی موج عوض می شود و به بچه ها (انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز که دانشگاه را در اشغال خود نگه داشته اند) بگویید که قرص و محکم باشند و ترس نداشته باشند. دانشگاه ها بعد از 14 خرداد (به خاطر انقلاب فرهنگی) تعطیل می شود و بعد ما برنامه ای خواهیم داشت و بابای بنی صدر هم نمی تواند روی این برنامه کار کند. حتی ترتیبی داده شده که برخلاف دفعه قبل نمی تواند بیاید مقاومت کند، ظاهراً هم همراه می شود» پس از انتشار این سخنان، روزنامه انقلاب اسلامی یک روز بعد و در 29 خردادماه 59 متن پیاده شده نوار دوم را نیز منتشر ساخت. در ابتدای این نوار، آیت از ضربات بنی صدر به پیکره ارتش و درگیر شدن سپاه در منازعات با بنی صدر می گوید.

 آیت در ادامه ادعایی می کند که در آن مقطع برای وی بسیار گران تمام می شود، ادعایی که البته گذر زمان صحت آن را نشان داد: «خودش (بنی صدر) زود دارد خودش را به طرف نابودی پیش می برد ... اگر بخواهد راه کج برود خودش را ساقط می کند، ما کوشش می کنیم به آن حادی نشود کارش فعلاً که ساقط بشود اما اگر هم حاد شد باید آمادگی داشته باشیم در هر لحظه که جلویش را بگیریم ... ما باید کارمان را بکنیم اتفاقاً در مجلس کاری که می کنیم که بتوانیم همین کار را بکنیم، این است که نگذاریم بنی صدر از چارچوب قانون خارج بشود. او حالا تلاش می کند تا حالا هم تلاش کرده ولی نتوانسته است»

 آیت در بخش دیگری از صحبت‌هایش، بنی صدر را خطری برای انقلاب توصیف می کند: «بنی صدر یک خطر است برای انقلاب و باید این خطر را یک جوری خنثی کرد ... البته این که می گویم خطر است، بنی صدر خودش آدم نقشه کش و آدم زرنگی نیست. بر خلاف تصور و دلیلش هم همین عملیاتی است که تا به حال انجام داده، اکثراً به ضررش است منتها خوب یک زرنگی دارد که زود انعطاف پذیر است و خودش را هماهنگ با جریان نشان می دهد ... اما فرصت زیادی نمی تواند دوام پیدا کند و بالاخره دستش رو می شود، من فکر می کنم با مجلس هم خواه ناخواه درگیری خواهد داشت. اول نه، ممکن است که اول مجلس زیاد مخالف نباشد چون حالا رئیس جمهور است ماها هم حمایت کنیم ولی آنقدر کج سلیقه است که درگیری قطعی است.»

 آیت در ادامه به هم‌نشینی‌های بنی صدر و مجاهدین خلق اشاره می کند و همین امر را موجب «خرد شدن بنی صدر» در آینده می داند. وی به ناکارآمدی های بنی صدر و دشمنی های عریان او با خودش نیز اشاره کوتاهی می‌کند و از لزوم آگاه ساختن مردم نسبت به خطر شخصیت بنی صدر سخن می گوید. اما در ادامه تعبیری تاریخی از فضای آن روزگار دارد. تعبیری که نه تنها 3 دهه قبل که شاید در هر مقطعی از تاریخ انقلاب عینیت داشته و بکارگیری این تعابیر از سوی سید حسن آیت جز دقت وی در تحلیل اوضاع آن روزگار، پیام دیگری ندارد:

«من یک چیزی اخیراً شروع کردم به نوشتن که باید تمامش کنم. تا بنویسم کمی وقت می گیرد تا شما عمل کنید و آن این است که ما یک خطوط اصلی داریم که مال استعمار است که خط مشی مشخص امریکایی دارد و معلوم است که آنها که وارد سیاست هستند می دانید، آنها در خط امریکا کار می کنند، یک خط مشخص هم، انگلیسی داریم یک خط مشخص هم روسی داریم، اما در ازای هر کدام از این خطهای مشخص، هفت هشت، ده تا خط بدلی انقلابی داریم. این خطهای بدلی را باید بر ملا کنیم و فرمولش را بگذاریمُ (مردم) بفهمند که بنی صدر هم خط بدلی است یا نمی دانم فلان شخص بدلی است. این را اتفاقاً من تهیه کرده و فکر می‌کنم که چندتا سخنرانی هم در آن هست منتها بدون اسم بنی صدر، بدون اسم بازرگان. باید اول این مفهوم را ایجاد (کنیم) که ما خطوط بدلی داریم»

 همانطور که اشاره شد، سید حسن آیت با شهامت تمام حرفهای خود در این زمینه را پذیرفت اما از مشی غیر اخلاقی مخالفینش در این زمینه و تقطیع و تحریف گسترده سخنان منتشره شده اش به شدت گلایه کرد. آیت چندی بعد در مصاحبه ای مطبوعاتی که در محل حزب جمهوری برگزار شد ضمن اشاره به برخی تحریف های سخنان وی در متن پیاده شده از نوار، گفت: « بسیاری از قسمت های این دو نوار تحریف شده است، سانسور شده و به طور ناقص در روزنامه انقلاب اسلامی که کینه ای دیرینه با من دارد منتشر شده است» اما در ادامه، سخنانش در این رابطه را «سند افتخار خویش» دانست: «این نوارها سند افتخار من است»

 آیت در ادامه به نکته بسیار مهمی اشاره می کند و علت تمام کینه توزی های علیه خویش را تلاش وی در مجلس خبرگان اساسی جهت اسلامی کردن قانون اساسی و گنجاندن اصل ولایت فقیه در آن می داند: «علت این اعمال دو چیز است، یکی اینکه می خواهند قانون اساسی را که من تلاش کردم در مجلس خبرگان از صورت غربی به صورت اسلامی درآوردم بی اعتبار سازند و دوم اینکه چون من باعث به تصویب رسیدن اصل ولایت فقیه هستم می خواهند از من انتقام بگیرند» در نهایت، گذشت یک سال زمان برای اثبات بسیاری از ادعاهای آیت کفایت نمود. خرداد ماه 1360 فرا رسید و بنی صدر و مجاهدین خلق رسماً در برابر امام و مردم ایستادند و پس از اردوکشی های خیابانی و به قتل رساندن تعداد زیادی از نیروهای سپاه، بسیج و مردم بیگناه و آتش زدن ده ها دستگاه اتوبوس، مینی بوس، موتوسیکلت و ... وارد فاز مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی گشتند.

ابوالحسن بنی صدر نیز به همراه مسعود رجوی در 7 مردادماه با لباس زنانه از كشور فرار کردند و دقیقاً 7 روز بعد، یعنی در 14 مردادماه، روزی که وی اسنادی را علیه میرحسین موسوی در مجلس برای قرائت حمل می میکرد، با بیش از 60 گلوله ترور شد. بدین ترتیب با گذشت 29 سال از شهادت سید حسن آیت و تمامی ابهامات موجود پیرامون اسناد به سرقت رفته از وی در روز ترور، آنچه که همچنان خود را نشان می دهد بصیرت نافذ و شخصیت استثنایی اوست. نکته ای که خود وی نیز تا پیش از شهادتش از آن خبر داده بود: «آنها شاید بتوانند جسم مرا ترور کنند ولی هرگز نمی‌توانند شخصیت مرا ترور کنند.»


برچسب‌ها: نوار آیت, مهرنامه
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۱ساعت ۱:۳۵ ق.ظ  توسط امیرحسین ثابتی  | 

به بهانه نامه خاتمی به دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی:

افتضاح روز عاشورای دوستانتان کمتر از فیلم موهن امریکایی نبود؛ آن روز چه کردید؟

اقدام بی شرمانه فیلمساز امریکایی در اهانت به ساحت مقدس رسول اکرم صل الله علیه و آله وسلم علاوه بر منفورتر شدن هر چه بیشتر دولت امریکا، اسراییل و هم پیمانان آنها در سراسر جهان، منجر به آشکار شدن چهره نفاق برخی مدعیان دلسوزی اسلام نیز شده است که در آخرین مورد باید به نامه محمد خاتمی به دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی اشاره کرد.

خاتمی در حالی در  نامه سرگشاده اش به احسان اغلو، اهانت به مقدسات اسلام را محکوم کرده و با ابراز تاسف از این مساله خواستار برخورد با دولت امریکا شده است که عملکرد وی طی سالهای بعد از دوم خرداد 76 تا کنون نشان می دهد در بسیاری از برهه های مختلف تاریخی، هتاکی های گسترده ای به مقدسات اسلامی تحت حمایت وی و جریان متبوعش انجام شده است.

اوج گیری هجمه روزنامه های زنجیره ای در دوران ریاست جمهوری خاتمی به مقدسات دینی و ائمه معصومین علیه السلام و اهانت های مستقیم و غیر مستقیم روشنفکران اصلاح طلب به مبانی دینی هیچ گاه منجر نشد تا در آن روزها محمد خاتمی دست به قلم برده و با نامه ای خطاب به وزیر ارشاد خودش، خواستار رسیدگی قانونی به اهانت کنندگان به مقدسات شود؛ اهانت هایی که حشم هر مسلمان آزاده ای را بر می انگیخت اما خاتمی در برابر آنها تنها سکوت می کرد:

"به خدا هم میتوان اعتراض کرد و او را فتنه گر نامید"( روزنامه ایران/ ۲۴ تیر ۷۹)

"جامعه ایران فاز سنتی خود را پشت سر گذاشته و می خواهد مدرن و صنعتی شود. اما در این جامعه هنوز خدا نمرده است! بنابراین ما چگونه می توانیم به این وضعیت چیره شویم ؟" (علیرضا علوی تبار، ۴ خرداد ۷۹، یالثارات)

"دین در حکومت های دینی نه تنها افیون توده هاست که افیون حکومت ها هم هست" (هاشم آغاجری، ۲۹ مرداد ۷۹، کیهان)

"مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است" (نوشین احمدی،تیر ۷۷، ماهنامه جامعه سالم)

"آن دسته از جوانانی که به مساجد روی می آورند یا کتب دینی را مطالعه می کنند، از نظر ساختار فکری و روانی ضعیف هستند! یعنی ضعفای نسل جوان از نظر فکری و روانی و کم اطلاع ترین آنها هستند" (محمد مجتهد شبستری،۱۵ دی ۷۸، روزنامه فتح ص ۸)

"قوانین شرعی در مورد زنان ظالمانه است" (مهرانگیز کار، ۷ بهمن ۷۸، عصر آزادگان)

" علیه خدا هم می‌توان قیام و تظاهرات کرد."(ابراهیم اصغرزاده، ۶ اردیبهشت ۷۷،کیهان )

"اینکه پیامبر را ابوالقاسم لقب داده اند، نه ابو فاطمه، حاکی از غلبه فرهنگ جاهلی مرد سالاری است."(مرضیه آذر افزا، ۱۳ مهر ۷۸، ماهنامه پیام‌ها‌جر)

"تفکر شیعه گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است"(سالار بهزادی، ۲۳ آبان ۷۸ صبح امروز )


اما خاتمی آن روزها نه تنها در برابر هجمه همفکرانش به مقدسات سکوت کرد، بلکه در عمل از آنان حمایت نمود، عطا مهاجرانی وزیر وقت ارشاد را بارها مورد تقدیر قرار داد و حتی بعد از آنکه بسیاری از هتاکان به مقدسات در دوره حاکمیت وی، سالها بعد به خارج از کشور گریخته و تیغ فحاشی علیه اسلام را تیز تر کردند، خاتمی ترجیح داد به سکوت خود ادامه دهد تا مبادا دین، حریم آزادی بیان هفکرانش را محدود کند.

ماجرا به اینجا نیز ختم نشد و فتنه 88 سرآغاز دیگری برای رفتارهای دوگانه خاتمی و یارانش بود. پیاده نظام ضد انقلاب که بهانه تقلب در انتخابات، طی ماه های بعد از خرداد 88، ترجیح دادند افراطی گری های خود در کف خیابان را تشدید کنند، همواره با چراغ سبز اصلاح طلبان و در راس آنها خاتمی مواجه بودند.

چه آن روزهایی که به جای جمهوری اسلامی، جمهوری ایرانی در میان شعارهای شان به گوش رسید و چه آن روزی که با حذف مرگ بر اسراییل به عنوان بزرگترین دشمن مسلمانان، شعارهای انحرافی دیگر به گوش رسید، در همه آن روزها نیز محمد خاتمی هیچ گاه احساس تکلیف نکرد تا با ساده ترین کار و نوشتن یک نامه سرگشاده خطاب به هوادارانش، از آنها بخواهد که اگر هم اعتراضی به نتیجه انتخابات دارند، حد اعتراض خود را حفظ کنند و به مقدسات یک جامعه دینی اهانت نکنند.

اما سنت الهی همواره بر آن است که نفاق باید به طور کامل، افشا شود و از همین رو بود که در 6 دی ماه 88، آنها که توسط موسوی، "مردم خداجوی" خوانده شدند و خاتمی نیز بارها از آنها تمجید کرده بود، با شعارهای مرگ بر اصل ولایت فقیه  و مرگ بر جمهوری اسلامی، به خیمه های عزاداری سالار شهیدان نیز رحم نکردند و با افتضاح بزرگ خود، کوس رسوایی مدعیان دلسوزی انقلاب، نظام و اسلام را به صدا درآوردند. اما آنچه در آن روزها نیز خود را نشان داد، باز هم سکوت مردی بود که این روزها با نامه نگاری های تبلیغاتی و بی ارزش خود به احسان اوغلو، می خواهد با فرار از حافظه تاریخی ملت، خود و جریان ورشکسته سیاسی اش را در افکار عمومی، تجدید حیات بخشد.


برچسب‌ها: خاتمی, نامه به دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی
+ نوشته شده در  جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۱ساعت ۶:۵۳ ب.ظ  توسط امیرحسین ثابتی  | 

هفت ویژگی که اجلاس تهران را تاریخی کرد

شانزدهمين اجلاس بين المللي كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد به پايان رسيد و در اوج برهه اي كه اتحاديه اروپا، امريكا، ‌اسراييل و پياده نظام هاي داخلي آنها فرياد "انزواي ايران" را در رسانه هاي مختلف فرياد مي زدند، جمهوري اسلامي توانست با برگزاري اين اجلاس به بهترين نحو ممكن، در عمل نشان دهد قدرت فرامنطقه اي ايران تا چه حد در معادلات مهم بين المللي تاثيرگذار و مهم مي باشد.

اما ويژگي هاي خاص اين اجلاس چه بود و چرا توانست در اين برهه تاريخي از تحولات منطقه و جهان، به اصلي ترين خبر رسانه هاي جهان تبديل شود؟ تفاوت عمده اجلاس تهران با 15 دوره گذشته غير متعهدها چه بود و چه اتفاقي در تهران بوقوع پيوست كه نتانياهو بيش از 120 كشور شركت كننده در اين اجلاس را به باد اهانت گرفت؟

براي پاسخ بدين پرسشها، مي توان به نكات مورد اشاره، توجه داشت:
 
1. طي 2 دهه ي اخير و در جهان بعد از پايان جنگ سرد، هيچ نشست بين المللي كه طي آن بطور خاص امريكا و سياست هاي آن بطور جدي به چالش كشيده شود،‌ برگزار نشد. اين در حالي است كه در اجلاس تهران، علاوه بر مواضع صريح و ضد امريكايي ايران و بسياري ديگر از كشورها، سران بيش از نيمي از كشورهاي جهان حضور يافتند و اين مساله براي امريكا كه همواره مدعي مديريت جهاني بوده است،‌ سنگين و معنادار مي باشد.
 
هم چنين در حالي كه  فوكوياما انديشمند امريكايي در سال 1989 و دقيقا يك سال قبل از فروپاشي شوروي، از پايان تاريخ و سيطره ليبرال دموكراسي بر سراسر جهان با محوريت ايالات متحده سخن گفته بود، كمتر كسي تصور مي كرد دو دهه بعد از پيش بيني خوشبيانه وي، بيش از نيمي از كشور جهان در تهران به گرد هم جمع شوند تا از پايان دوره امريكا مداري در جهان سخن گفته و تند ترين و آشكارترين انتقادات خود را نسبت به امريكا بيان دارند.
 
انتقاداتي كه علاوه بر سران كشورهاي عضو اين جنبش، بان كي مون دبير كل سازمان ملل متحد نيز از نزديك  شنونده آنها بود.
 
رهبر انقلاب در افتتاحيه اين اجلاس در اين باره فرمودند:
 
"جنبش 99 درصدى مردم در آمريكا بر ضدّ كانونهاى ثروت و قدرت در آن كشور، و اعتراض عمومى در كشورهاى اروپاى غربى به سياستهاى اقتصادى دولتهاشان نيز نشان لبريز شدن پيمانه‌ى صبر و تحمل ملتها از اين وضعيت است. بايد اين وضعيت نامعقول را علاج كرد ... طنز تلخ روزگار ما آن است كه دولت آمريكا كه دارنده‌ى بيشترين و مرگبارترين سلاحهاى هسته‌اى و ديگر سلاحهاى كشتار جمعى و تنها مرتكبِ به‌كارگيرى آن است، امروز ميخواهد پرچم مخالفت با اشاعه‌ى هسته‌اى را به دوش بگيرد."
 
2. حضور سه كشور مهم و تاثير گذار ايران، مصر و هند در تحولات منطقه و جهان و همسويي بخش قابل توجهي از مواضع آنها در قبال لزوم اصلاح ساختار مديريت جهاني از جمله سازمان ملل متحد و شوراي امنيت اين سازمان، نكته قابل توجه ديگري است كه توجه به آن مي تواند رمزگشاي يكي از تفاوت هاي اصلي اجلاس تهران،‌ با 15 دوره اجلاس گذشته جنبش عدم تعهد باشد.
 
در واقع فراگيري خواسته ديرينه جمهوري اسلامي در برهم زدن نظم جهان كه با محوريت امريكا و اسراييل شكل گرفته است، و تكرار آن از زبان سران كشورهايي چون هند و مصر نشان مي دهد نفوذ و دامنه تاثيرگذاري انقلاب اسلامي ايران در سه دهه قبل تا كجا پيش رفته است. 
 
اهميت اين امر زماني بيشتر خود را نشان مي دهد كه توجه شود طي سالهاي نه چندان دور و در دوره رياست جمهوري محمد خاتمي، نه تنها سخني عليه ساختار ناعادلانه و ديكتاتورگونه مديريت جهاني و سازمان ملل بيان نمي شد، بلكه در همين راستا پيشنهادهاي عجيب و غريبي مانند گفتگوي تمدن ها و پذيرش طرفهاي مقابل،‌ به عنوان تمدن هايي كه قابليت گفتگو با ايران را دارند، در تريبون هاي بين المللي مطرح مي شد اما طي چند سال اخير كه تغيير آشكاري در رويكرد دولت نهم و دهم در عرصه سياست خارجي بوجود آمد و پيام هاي ديرينه انقلاب اسلامي به گوش جهانيان رسيد، موضوع تغيير و لزوم اصلاح مديريت جهان اين بار نه تنها از سوي مقامات ايراني، بلكه كشورهاي موثر منطقه و جهان مانند مصر و هند به گوش مي رسد كه اين امر در نوع خود مي تواند مقدمه اي براي يك دستاورد تاريخي در جهان محسوب شود.
 
رهبر انقلاب اسلامي در مراسم افتتاحيه اين نشست در اين باره فرمودند:
 
"اتاق فرمان جهان نبايد با ديكتاتورى چند كشور غربى اداره شود. بايد بتوان يك مشاركت دموكراتيك جهانى را در عرصه‌ى مديريت بين‌المللى شكل داد و تضمين كرد. اين است نياز همه‌ى كشورهائى كه مستقيم يا غيرمستقيم از دست‌اندازى چند كشور زورگو و سلطه‌طلب زيان ديده‌اند و مى‌بينند. شوراى امنيت سازمان ملل داراى ساختار و سازوكارى غيرمنطقى، ناعادلانه و كاملاً غير دموكراتيك است؛ اين يك ديكتاتورىِ آشكار و يك وضعيت كهنه و منسوخ و تاريخ مصرف گذشته است ... اين وضعيت معيوب و پر زيان، غيرقابل ادامه است. همه از اين هندسه‌ى غلط بين‌المللى خسته شده‌اند."
 
 ايشان در بخش آخر سخنان خود نيز مجددا اين مساله مهم را مورد اشاره قرار دادند:
 
"سقوط ديكتاتورهاى وابسته به آمريكا و همدست رژيم صهيونيستى در شمال آفريقا و بيدارى اسلامى در كشورهاى منطقه را فرصتى بزرگ بشماريم. ما ميتوانيم به ارتقاء «بهره‌ورى سياسى جنبش عدم تعهد» در مديريت جهانى بينديشيم"
 
اين سخنان رهبر انقلاب تا آنجا براي رسانه هاي بين المللي حايز اهميت بود كه خبرگزاري فرانسه با اشاره به اين مساله اعلام كرد:
 
 
3. وجهه پر رنگ ضد صهیونیستی اين اجلاس، يكي ديگر از شاخصه هاي ويژه شانزدهمين نشست غير متعهدها محسوب مي شود. در حالي كه اجلاس هاي گذشته عدم تعهد، بعضا در حد شعار نيز رنگ و بوي مقابله با سياست هاي ضد انساني رژيم صهيونيستي را پيدا نمي كرد و اين مساله به طور خاص در پانزدهمين دوره اين اجلاس كه در سال 2009 در شرم الشيخ مصر و به رياست حسني مبارك، متعهد هميشگي به صهيونيست ها خود را نشان داد، اجلاس تهران كه با رياست جمهوري اسلامي ايران به عنوان اصلي ترين دشمن اسراييل برگزار شد، شايد ضد صهيونيستي ترين اجلاس سده ي اخير بود كه طي آن انتقادهاي فراوان و پرشماري به اسراييل و عملكرد آن طي سالهاي گذشته مطرح شد.
 
سخنان رهبر معظم انقلاب در اين اجلاس به اندازه كافي گوياي اين مساله مي باشد:
 
"در اينجا مايلم پندى خيرخواهانه به سياستمداران آمريكائى كه تاكنون همواره به عنوان مدافع و پشتيبان رژيم صهيونيستى در صحنه حاضر شده‌اند، بدهم: اين رژيم تاكنون براى شما دردسرهاى بيشمار داشته است؛ چهره‌ى شما را در ميان ملتهاى منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شريك جنايات صهيونيستهاى غاصب معرفى كرده است؛ هزينه‌هاى مادى و معنوى كه در طول سالهاى متمادى از اين رهگذر به دولت و ملت آمريكا تحميل شده است، سرسام‌آور است؛ و احتمالاً در آينده اگر همين روش ادامه يابد، هزينه‌هاى شما سنگين‌تر هم خواهد شد. بيائيد به پيشنهاد جمهورى اسلامى درباره‌ى همه‌پرسى بينديشيد و با تصميمى شجاعانه، خود را از گره ناگشودنى كنونى نجات دهيد."
 
اما واكنش منفعلانه نتانياهو نخست وزير ر‍ژيم صهيونيستي درباره اجلاس تهران به تنهايي نشانگر اين وي‍ژگي اجلاس غيرمتعهدها مي باشد. وي بلافاصله پس از افتتاحيه اين مراسم حضور 120 کشور در نشست تهران «لکه ننگی بر پیشانی جامعه جهانی» خواند و گفت : "آنها (کشورهای شرکت کننده در نشست تهران) به تهران رفته‌اند، جایی که گستاخانه هولوکاست را انکار می‌کنند و برای رسیدن به بمب اتمی به پیش می‌تازند و برای موجودیت اسرائیل خط و نشان می‌کشند و اسرائیل را به نابودی از نقشه جغرافیا تهدید می‌کنند."
 
همچنین لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز نشست تهران را "نمایشی ابلهانه" خواند که تنها نمونه های تاریخی آن در دهه 1930 میلادی و در زمان استقرار حکومت نازی ها در آلمان برگزار شده است!
 
لیبرمن همچنین از حضور محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی در نشست تهران نیز به شدت عصبانی شده و در اظهاراتی عجیب خواستار برخورد با او پس از بازگشت از سفر تهران شد.
 
4.راهبري بيداري اسلامي توسط جمهوري اسلامي در اجلاس تهران، از ويژگي ممتاز ديگر اين نشست نسبت به ادوار گذشته خود و ديگر نشست هاي مشابه بين الملي طي سالهاي اخير بود.
 
در حالي كه بعد از وقوع بيداري اسلامي در كشورهاي منطقه طي ماه هاي اخير، همواره بسياري از دولت هاي عربي، منكر ويژگي اسلامي بودن اين قيام ها شده اند و با همسويي آشكار با امريكا و غرب، سعي در وارونه ساختن دستاوردهاي قيام هاي اين كشورها را داشته اند،‌ حضور معنادار و منفعلانه امير قطر و فرستاده وي‍ژه پادشان عربستان در اين اجلاس نشان داد آنها تنها براي منزوي نشدن خود و عقب نماندن از تحولاتي كه اين روزها رهبري آن توسط جمهوري اسلامي صورت مي گيرد در اين نشست مجبور به حضور شدند.
 
هم چنين عدم ديدار دوجانبه امير قطر با هيچ يك از مقامات رسمي ايران و تنها گوش دادن به سخنان رهبر معظم انقلاب و دكتر احمدي  ن‍ژاد در مراسم افتتاحيه  اين اجلاس، نشان داد حضور حداقلي اين كشورها در اين اجلاس به چه منظور صورت گرفته است و اين مساله در عرف بين الملل و ديپلماسي معناي خاص خود را دارد.
 
5. حمايت بي چون و چرا و تاكيدات مكرر جمهوري اسلامي ايران از دولت سوريه و خط مقاومت، و تعميم اين ديدگاه به ديگر كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد، دستاورد غير قابل انكار ديگر اين نشست بود.
 
سوريه طي يك سال و نيم اخير همواره با فشارهاي خارجي متعددي دست و پنجه نرم كرده است و در اين بين نشست سازمان همكاري اسلامي كه اخيرا برگزار شد و طي آن فشارهاي يكجانبه و متعددي از جمله لغو عضويت سوريه  از اين سازمان به عمل آمد، بيانگر اين مساله مي باشد اما اجلاس تهران اولين نشست بين المللي بود كه بعد از ناآرامي هاي سوريه تشكيل شد و طي آن بسياري از مقامات ارشد بين المللي به حمايت از دولت اسد و خط مقاومت پرداختند.
 
هم چنين در حالي كه بسياري از رسانه هاي ضدانقلاب و همسو با غرب سعي كردند تا با توسل به برخي مواضع رييس جمهور مصر مبني بر حمايت از مخالفان دولت اسد، تمامي مواضع همسوي مرسي با ايران را زير سوال ببرند كه توجه در سخنان وي نشان مي دهد مرسي عليرغم مخالفت با دولت سوريه، مخالفت آشكار خود با راهكار نظامي در اين كشور را مورد تاكيد قرار داد؛ راهكاري كه طي ماه هاي اخير با قوت بيشتري از سوي غرب و آل سعود براي ساقط كردن دولت سوريه تشديد شده است.
 
از سوي ديگر، ديدارهاي جداگانه رهبر معظم انقلاب با مقامات ارشد كشورهاي سوريه، عراق، اندونزي و ... و حمايت صريح و آشكار از دولت سوريه و خط مقاومت و هم چنين درخواست بدست گرفتن ابتكار عمل توسط جنبش غير متعهدها براي پايان ناآرامي ها در سوريه نشان داد، بحران اين كشور جز با نظر مساعد جمهوري اسلامي حل شدني نيست و در اين ميان نقش موثر و راهبردي تهران براي آرامش دمشق، طرفداران بسياري در كشورهاي ديگر منطقه دارد.
 
6. نمايش ديپلماسي عمومي مناسب و درخور توجه جمهوري اسلامي در بكار گيري از قربانيان ايراني تروريسم با نمايش ماشين هاي منفجر شده دانشمندان هسته اي و هم چنين حضور آرميتا رضايي نژاد و عليرضا احمدي روشن در ميان مهمانان حاضر در اجلاس، از ديگر ويژگي هاي برجسته اين نشست بين المللي بود كه استمرار آن در  موارد مشابه مي تواند به طور آشكاري موضع حقانيت ايران و بطلان منطق طرفهاي غربي را در افكار عمومي جهان نمايان سازد. 
 
ايران طي سالهاي بعد از انقلاب،‌ همواره به علل سياسي از سوي امريكا و متحدانش تروريست خوانده شده است، اين در حالي است كه جمهوري اسلامي تنها نظام سياسي در جهان مي باشد كه بسياري از مسئولين ارشد و مقامات اصلي آن طي سه دهه گذشته قرباني ترور شده اند.
 
ترور رهبر كنوني ايران، يك رييس جمهور،‌ يك نخست وزير، يك رييس شوراي عالي قضايي، ده ها تن از نمايندگان مجلس، بسياري از رجال سياسي و نظامي و روحانيون و مردم عادي و هم چنين دانشمندان هسته اي ايران همگي نشان مي دهد كه بزرگترين قرباني تروريسم در سه دهه اخير، ايران بوده است اما اين مساله همواره با پروپاگاندا و تبليغات دروغين غرب به گونه اي وارونه منعكس شده است كه با توجه به اين مساله، ابتكار جالب توجه اخير صورت گرفته در اجلاس تهران در نشان دادن عيني قربانيان تروريسم در ايران، يكي از ويژگي هاي ممتاز اين اجلاس محسوب مي شد.
 
7. تلاش همه جانبه مقامات و رسانه هاي غربي مبني بر زير سوال بردن دستاوردهاي اجلاس تهران نيز از مسايلي است كه دقت در آن، مي تواند به خوبي گوياي ميزان موفقيت و اثرگذاري اين اجلاس تاريخي در تهران باشد. فارغ از سانسور كم سابقه بسياري از مواضع  انقلابي كشورهاي مهم شركت كننده در اجلاس از جمله سخنان مرسي عليه اسراييل و لزوم حمايت از فلسطين در رسانه هاي بيگانه، دست و پا زدن هاي كودكانه عناصر دست چندم فتنه در خارج از كشور كه همه سعي خود را كردند تا با دروغ پردازي و روياهاي ذهني خود، اهميت اين اجلاس را منكر شوند نشان مي دهد اين روزها قدرت فرامنطقه اي جمهوري اسلامي ايران در معادلات بين المللي بيش از هميشه خود را به منصه ظهور گذارده و تلاشهاي هميشگي و بي اثر ضدانقلاب و پادوهاي داخلي آنان كمترين اثري در اين ميان ندارد، تا آنجا كه واشنگتن تايمز به صراحت اعلام مي كند:
 
«همزمان با برگزاری جنبش غیر متعهدها در ایران، دولت آمریکا از دبیر کل سازمان ملل خواسته بود تا در این اجلاس حاضر نشود اما او توجهی نکرد و اعلام کرد به تهران خواهد رفت. در حال حاضر در زمینه محبوبیت جهانی، رقابتی میان [آیت الله] خامنه ای و باراک اوباما ایجاد شده است که تاکنون [آیت الله] خامنه ای پیروزی این رقابت بوده است.»
 
توجه به اين واقعيات بخوبي نشان مي دهد هم اكنون بعد از گذشت سه دهه از وقوع انقلاب اسلامي در سال 57، بسياري از شعارهاي دراز مدت انقلاب جامه عمل به خود پوشيده است، بويژه هشدارهاي هميشگي امام راحل كه همواره تشكيل جبهه واحد مستضعفين عليه استكبار را يادآوري مي كردند:
 
"من امیدوارم که یک حزب به اسم «حزب مستضعفین» در تمام دنیا به وجود بیاید، و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند، و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند، و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالم ظلم کنند، و ندای اسلام را و وعده اسلام را ـ که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و «وراثت ارض» برای مستضعفین است ـ متحقق کنند."
 
 (صحیفه امام، ج 9، ص 280 ـ 281)

برچسب‌ها: ویژگی های اجلاس جنبش عدم تعهد تهران
+ نوشته شده در  شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۱ساعت ۱۱:۳۳ ب.ظ  توسط امیرحسین ثابتی  |